آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

آریان جون

سر پیری و معرکه گیری

اون موقع ها که باید تو رورورک می نشستی تا بتونی راه بری فقط توش گریه می کردی اما حالا که دیگه خودت راه میری و حتی می تونی با توپت دریبل بزنی هوس رورورک سواری کردی. آخه جیگرم دیگه قدت بلند شده و رورورک برات کوتاه شده. حالا دیگه فقط وقتی یه مانع جلوت باشه می شینی و چهار دست و پا مانع رو رد میکنی بعدش دوباره بلند میشی و تمام روز رو در حال راه رفتنی.اگه بهت دستگاه وصل کنم معلوم میشه روزی چند کیلومتر راه میری.   ...
5 مهر 1390

روزی که گذشت

امروز مادرجون سومین جلسه شیمی درمانی رو انجام داد و زیاد حالش خوب نبود. آریان هم مثله چند روز اخیر فقط اذیت کرد.آخه آریان این چند روزه دوباره مثله کوچیکیهاش شده و میگه یک ثانیه ازش جدا نشم. از این حرکات آریان هم لذت میبرم و هم خسته میشم.اخه مگه چقدر میشه تمام کارها رو یه دستی انجام داد در حالی که بچه هم تو بغل آدم باشه.اما از یه طرف از اینکه پسرکم تا این حد بهم وابسته است احساس میکنم اونم دوستم داره غرق شادی میشم. گاهی اوقات اینقدر اذیتم میکنه که میگم بچه می خواستم چیکار؟؟؟؟؟؟اما سریع پشیمون میشم و حاضر نیستم یه تار موی آریان رو با تمام دنیا عوض کنم. خداجونم نمیشد آریان یه کمی ساکت تر باشه و اینقدر رو مخم راه نره و نق نزنه. یا ح...
14 شهريور 1390

سرماخوردگی آریان

آریان جونی به شدت سرماخورده و صداش گرفته و به شدت هم آبریزش داره.همه اینا باعث شده پسرم بداخلاق بشه. آریانم اینقدر مریضه که چشاش یکسره قرمزه و همینطوری اشک میاد.بازم دو روز پیش رفتیم دکتر اما باید دوره مریضیش طی بشه. الهی فدای اون چشای مریضت بشه مامان اما وقتی تو اتاق خودش با اسباب بازیاش سرگرمه خیلی تماشایی میشه.با تمام اهنگای اسباب بازیهاش میرقصه و هرکدوم رو که گفت باید روشن کنیم.تازه خودشم بلده هر اسباب بازی از کجا روشن میشه و رو  همون نقطه دست میذاره که ما روشن کنیم. تازگیا هر چیز خوردنی که میبینه میگه به امشب که تو بینیش داشتم قطره می ریختم یهو تکون خورد و بینیش درد اومد.بعد کلی گریه داشتم بهش شیر ...
8 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد