آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

آریان جون

دایی حسین

1390/5/17 23:25
نویسنده : مامان آریان
368 بازدید
اشتراک گذاری

خداجونم چرا بعضی موقع بنده هاتو یادت میره

آخه مگه ما چه گناه نابخشودنی به درگاهت کردیم که هر روز باید منتظر یه خبر بد باشیم. همیشه باید غصه داشته باشیم.اون زجری که از بابت مادرجون آریان میکشیم کمه؟؟؟؟؟ 

آریانی

دیشب دایی حسین  زمین خورد و کتفش شکست.الآنم تازه از اتاق عمل آوردنش بیرون.تو کتفش پلاتین گذاشتن.خاله میگفت خیلی درد داره دایی جون.حالش خوب نیست.

ما فردا میریم نور خونه خاله زهرا تا هم دایی رو ببینیم هم بابایی شب پیش دایی بمونه .

قول بده فردا پسر خوبی باشی و تو دیگه اذیتم نکن.خواهش میکنم مامانیتو درک کن 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان آرین
18 مرداد 90 2:55
سلام عزیزم بلا به دور ایشالا زودتر خوب میشن.غصه نخوری ها
مامان مهسا
18 مرداد 90 11:05
دقیقا، اگه همین یک کلمه رو همیشه به یاد داشته باشیم هیچ چیزی نمیتونه مارو ناراحت کنه. حتی برای یک ثانیه...
مامان مهسا
18 مرداد 90 11:09
وای نه! این حرفو نزن خاله. خدا خیلی مهربونه. مطمئنم زود زود حال دایی حسین داداش آریانم خوب میشه. خوب دای حسین حواسش نبوده به خدا چیکار داری خاله؟؟؟!! من و مامانم امشب و شبای دیگه موقع افطار دعا میکنیم زود حالش خوب بشه. غصه نخور خاله
مامان امیرعلی
20 مرداد 90 1:17
انشالله که هرچی خیره پیش بیاد
mahsa joon
21 مرداد 90 1:27
sare eftarhamoon hame doa mikonim ta zoodtar hosseyn khoob she
مامان پارسا جون
21 مرداد 90 13:36
سلام خانومی خوبی؟ بلا دوره نگران نباش عزیزم خدا اینجوری فقط میخواد بنده هاشو امتحان کنه ایشاالله که از این به بعد خبرای خوب بشنوی و حالشون خوب بشه. واسه دایی حسین و مادر جون آریان حتما دعا میکنیم
مونا (مامان النا )
21 مرداد 90 17:53
خدا برای بنده هاش بد نمیخواد گلم مگه من و تو برای بچه هامون بد میخواییم!!! فقط تحمل کن و همه چیز رو به خود خدا بسپار عزیز دلم خدا میخواد امتحانمون کنه و ببینه که شک میکنیم بهش یا نه!! تو و آریان جونم رو میبوسم
مامان نفس طلایی
22 مرداد 90 0:24
منم یه اتفاق خیلی بد برای مادرم افتاده (سکته ی مغزی ) ولی خدا رو شکر الان کنرمون هستن و من همیشه فقط از خدا می خوام تو سخت ترین شرایط کمکم کنه تا از نعمت های بی کرانش غافل نشم


امیدوارم خداوند تمام مریضا رو شفا بده
نی نی توپولی
22 مرداد 90 1:00
بعد هر سر بالایی یه سر پایینی هست به انتظار روزای خوب بنشین.
مامان امیرعلی
22 مرداد 90 14:01
بلا به دور .ایشالا هر چه زود تر خوب میشن دایی جون. دایی پسر منم 20 روز قبل از عروسیش از ساختمون 9 متری افتاد و خدارو شکر فقط دستس شکست و توش پلاتین گذاشتن.تو عروسیش با دست دربو داغون اومده بود.فقط دست میزد
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد