آریان و بابا امید
سلام
این چند روز یه کمی سرم شلوغ بود و وقت نداشتم آپ کنم.خبر خاصی هم نبود.مهمتریناش ایناست که الان میگم:
اول از همه آریان دندون پنجمشو در آورد.-پایین سمت چپ-
خوشکل مامان با اینکه اولین دندونشو زود در آورد(درست همون روزی که واکسن شش ماهگیشو زدم)اما تازه 5 دندونی شد.
دو سه روزی هم همراه بابایی صبح ها رفت دریا تا من به کارام برسم.بابایی بهش قول داده که فردا هم ببردش.بابایی قول داده فردا عکسای قشنگ ازش بگیره تا من بذارم براتون.چند روزی دوربین نداشتیم.عمو مرتضی رفته بود مشهد و دوربین ما رو برده بود.امروز هم یه اسباب بازی قشنگ واسه پسرم سوغاتی خرید.
حالا پسرم قشنگ راه میره.الهی قربون قدماش برم.
آریان جونی دیشب ساعت 3 صبح بیدار شد و دیگه نخوابید و از ساعت هفت صبح واسه ددر رفتن گریه میکرد..البته امروز صبح یه کمی باهم دعوا کردیم و امروز آریان در حبس خانگی بود و بیرون نبردمش.تا غروب که عمو مرتضی وساطت کرد و یه چند دقیقه بردش بیرون.وقتی آریان داشت میرفت بیرون واسم یه بوس هایی پرتاب میکرد که بیا و ببین.
تازه امشبم یاد گرفت من و باباش رو بوسید.وای که چه حالی کردم وقتی اون لبای خوشکلشو زد به صورتمو و منو میبوسید.