اریان بلای مامان
وروجکم این روزا به شدت بلا و ناقلا شده.
وقتی صدام میزنه و میگه مامانی بدو و جوابشو نمیدم خودشو میندازه زمین و مثلا زمین خورده اینقدر صدام می کنه تا برم بوسش کنم و بیارمش.
امروز داشت بی هوا راه میرفت سرش خورد به جایی.من حواسم بهش بود ولی نگاش نمی کردم.یه نگاه به من کرد وقتی دید من نگاش نمی کنم خودش یه بوس رو دستش گذاشت و بعد دستشو زد به پیشونیش.
صبح وقتی می خواستم بهش دارو بدم فرار کرد و دستشو گذاشت رو چشاش.به نظر خودش قایم شد.رفتم پیشش ولی هرچی صداش میکردم ریز ریز می خندید و جواب نمیداد.
موقع غذاخوردن هرچی که میخوره به من و باباش هم میده.مثلا اگه آب می خواد وقتی براش آب میریزم میگه بابایی.حتما باید برای باباش هم بریزم تا آب خودش رو بخوره
حالا وقتی بیرون میریم آدرس ها رو قشنگ یاد گرفته و به باباش میگه این بر (= این طرف، با دست اشاره می کنه و خیابونی که باید بریم توش رو نشون میده)