خوابهای نازنینم
امروز یه سری از عکسای گل پسری رو تو خواب جدا کردم.اگه دوست دارید ببینید دنبالم بیاید:
فرشته کوچولوی مامان همیشه خیلی خیلی خیلی دوست دارم.عمرمی نفسمی عشقمی اما وقتی تو خوابی یه جورایی خیلی بیشتر دوست دارم نمیدونم چرا.از نگاه کردنت سیر نمیشم.
چه زود میگذره.دلم برای تمام این لحظه ها تنگ میشه روزی که بزرگتر می شی.
تو بخواب نازنینم ....
به جان تمام دلواپسی هایم قسم،
که لحظه ای دیده بر هم ننهم
و نگهبان تمام غزل های بر باد رفته باشم
قول می دهم یک مو نیز از سر قاصدک رویاهایت کم نشود ،
تو بخواب نازنینم ....شب به خیر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی