عشقم بهتر شده
خدا رو شکر امروز پسری خیلی بهتر شد و به نسبت دیروز بهتر غذاخورد.ولی انقدر پسرم ضعیف شد زیر چشماش کبود شده.من فدات بشم.(هر وقت بهش میگم من فدات بشم میگه : الهی الهی )
گل پسری عادت داره شبا که تو بغل من یا باباش میخوابه پشتشو میکنه بهمون و پاهاش موازی پای ما میشه اما از کمر به بالاش عمود میشه رو شکم ما.این مدل تو بغل خوابیدنشه.حالا وقتی پشت کرده و خودش رو پرت میکنه تو بغلمون اصلا مشخص نیست به کجا اصابت میکنه.
دیشب دراز کشیده بودیم و آریان یهو از پشت فرود اومد روم که سرش از پشت خورد تو لب و دندونم که چند ثانیه نشد لبم ورم کرد و خون مرده شد.سریع کمپرس یخ گذاشتم ورمش کم شد.امروز صبح که پسر نازم تا بیدار شد و چشماشو وا کرد اولین چیزی که گفت این بود: آریان لب مامانی بو کرد؟ گفتم آره مامانی.فوری اومد لبمو بوسید و دوباره دراز کشید.قربون اون دل مهربونت بشه مامان.
امروز باباش رو صدا میکرد : امید جونم.بابایی غروب رفت بیرون آریان گفت: مامانی امید جونم کجا لفت؟
از دیشب هوس موش و گربه کرده.داشتم نماز میخوندم هی میگفت: موش گربه بذار.دیدم بی خیال نمیشه سریع یه دوتا قسمت دانلود کردم و ریختم تو فلش تا ببینه.یه قسمتیه که صحنه آخرش موشه بچه گربه ها رو میزنه و باسنشون قرمز میشه وخیلی جالبه.امشب داشت نگاه میکرد و منم میخواستم پوشکش کنم هرکاری میکردم نمیذاشت.به شوخی با خنده گفتم :منم باید اریان رو اینجوری بزنم قرمز بشه دیگه اذیت نکنه.دیدم همچین لب و لوچه ورچید و زد زیر گریه.: مامانی آریان نزنههههههه.
الهی من فدای دل نازکت بشم شوخی کردم.
خدایا به خاطر همچین نعمتی هزاران بار شکرت.