آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

آریان جون

دنیای این روزای من

1391/9/26 23:00
نویسنده : مامان آریان
356 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوست جونام بعد یه وقفه طولانی و گرفتاری های زیاد.

خداروشکر کار خونمون از تعمیرات و تمیزکاری کاملا تموم شده و ما بالاخره جابجا شدیم.

مامانم این دفعه بعد عمل حالش اصلا خوب نیست و هم چنان به شدت درد داره.دکتر گفته چون دستش کاملا تخلیه شده و رسیده به عصب عمل دردناکی بوده.امروز هم مامان و بابام دوباره رفتن تهران تا جواب پاتولوژی رو بگیرن و دکتر بگه تکلیف مامانم با این همه درد چی میشه.

از آریانم بگم

بزرگترین دلخوشی منه تو این روزاو لذت میبرم از لحظه هامون.اینقدر شیرین زبون شه که نگو.البته به شدت حرف گوش نکن و لج در آر هم هست.هنوز معضل دستشویی نرفتنش حل نشده و گاهی واقعا تو نازکشیدنش کم میارم.دیگه بیشتر از ظرفیتم میشه.

پسرک نازنینم بعد از غذا فوری میگه: اله شکر.ممنون دادی.

هروقت براش چیزی میخریم میگه: ممنون خریدی.

اینقدر ناز میکنه و خودش رو لوس میکنه که تعجب می کنیم.

حواسش همیشه جمعه و به همه چی توجه داره.شبیه خودم که گاهی بابایی رو صدا می کنم امید   آقا به باباش میگه امید آقا.

هر وقت داریم از خیابون رد میشیم به تقلید از باباش به من میگه: عزیز مواظب باش ماشیت تو میزنه.

دیشب داشتیم میخوابیدیم.آریان به شدت محو تماشای تام و جری بود.من فکر کردم داره میخوابه برا همین با صدای آروم داشتم با بابایی صحبت میکردم.یهو آریان برگشت و گفت: مامان چی میگی؟؟؟؟(یعنی بلندتر صحبت کن منم بشنومزبان)

هر از گاهی میگه: شما کجا بودی من ندیدی؟؟؟

به پدرجون وقتی از اداره میاد میگه: سلام خسته نباشی.

وقتی مهمان میاد خونه میگه: خوش امدی

و خیلی از حرفها و کارهای دیگه که تو این چند روز به دلیل مشغله های زیاد از ذهنم رفته.سعی می کنم همش رو بنویسم.


فعلا...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

نوشين مامان آريا
25 آذر 91 11:21
ايشااله مادرتون بزودي بهتر بشن. پسر ناز شيرين زبون خوشمزه رو هزارتا بوس
سمانه مامان پارسا جون
25 آذر 91 11:59
قربون جیگر خودم برم من مامانی ببوسش. الاهی بمیرم واسه مامانت خدا خودش کمکشون کنه.
نگارین(عروس دلشکسته)
25 آذر 91 12:45
سلام عزیزم انشاالله که حال مامانت زودتر خوب میشه خدا اریان عزیز رو برات حفظ کنه ماشاالله به اون زبون ریختنش
مامان امیر حسین
25 آذر 91 15:24
چه پسر شیرین زبونی مامانش ناراحت نباش انشالله مامانت هر چه زودتر خوب میشه.
مامان سید کوچولو
25 آذر 91 16:08
عزیزم امیدوارم دردهای مامانت کمتر شه و نتیجه خوبی بگیره. خوشحالم که از لحظات لذت میبری. پسر گلت رو ببوس
مامان کیارش
26 آذر 91 23:16
به به کلی واسه خودت آقا شدی آریان جون. مودب و خوش زبون
مونا مامان امیرسام
27 آذر 91 0:24
ااای جان یعنی شیطنت از چشم سیات میریزهههههههههههههههههههههههههههههههههههه انشاالله حال مادرتون بهتر بشه.
مامان خورشيد
27 آذر 91 8:14
خوشحالم كه اوضاع بهتر شده و برا مامانتون خيلي دعا مي كنم. ببخش دير بهت سر زدم و چه خبرا كه نبوده. الهي هميشه براتون سلامتي و خوشي باشه و برامون بنويسيد.
زهرا مامان امير علي (شيرين گندمگ )
27 آذر 91 13:37
مستر اريان فسقلي خاله قربونت بشه
مامان امیرحسین
27 آذر 91 14:39
ان شالله هر چه زودتر مادرتون حالش خوب خوب بشه. شیطون بلا ما دوستت داریم آآآآ
مامان آریام
27 آذر 91 15:05
خوب خسته نباشی از کار خونه..مبارک باشه. ایشاالله حال مادر هم بزودی خوب بشه و خیالت راحت بشه. چقدر شیرین زبون شده این گل پسر چه عکس باحالی شده این آخری
مامان امیرعلی
27 آذر 91 22:18
انشالله مامانت زودی خوب بشه گلم ماشالله به شیطون خاله
مامانی درسا
29 آذر 91 2:40
مبارکه عزیزم خونه تمیز و تعمیر شده ...... و آریانی هم مثل همیشه گل گل ...... مامانت هم انشاالله به زودی دردش کمتر میشه ....... و دیگه اینکه در مورد اون پست ...... یه گله کوچولو بود ...... آخه یه بار رمز گداشتم خیلیا نمیتونستن بیان تو دوباره عوض کردم یکی خبردارم کرد که رمزت علنی شده که البته ناخواسته بود و مامان گرامی اومدو بهم گفت بعد دوباره از اول میخواستم رمز بدم یکم خسته شدم و دردل کردم چیزی نبود...... میبوسمت خوش باشی
مامان بردیا
29 آذر 91 12:58
سلام.چه خوب که برگشتین.دلمون تنگ شده بود.ایشالا مامانتون بهتر بشن.آریان ببوسین.ماشال خیلی شیرین زبونه
مامان حسام کوچولو
1 دی 91 0:51
انشالله زودتر مامانت خوب بشه. آریان قلمبه چطوری؟؟؟؟؟؟
مامان پرهام
2 دی 91 19:59
سلام خوبید خوشید. ایشالله همیشه خوب باشید هم آریان هم مادرتون . و همگی . این دو تای اولی مهم بودن .
قربون این شیرین زبونیت . منم انقدر دوست دارم پرهام مثل آریان از این حرف های خوشگل بزنه
راستی چه عجب بابا امید هم دیدیم . از خودت هم با مانتو روسری با آریان عکس بذار جرم که نیست


تو یه پست قبلا عکس گذاشتم.میام پیشت آدرسشو میذارم
زینب و عباس
13 دی 91 0:57
به به پس امید اق ایشون هستن چقده قیافشون برام اشناست اجی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد