آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

آریان جون

بهترین روز زندگیم

1392/7/9 5:33
نویسنده : مامان آریان
919 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه نهم مهر سال 89 بهترین روز عمرم بود.روزی که عزیزترین موجود زندگیم پاشو به دنیا گذاشت و شد تمام نفسم.

حالا وقتی تولد پسر خوشکلم میشه حس خوبی دارم.حس زندگی.تنها روزی تو ساله که از ته دلم خوشحالم.

پسرم عزیزترینم تولدت مبارک.

همیشه برات دعایی که می کنم اینه: از خدا می خوام عاقبت به خیر بشی...

دوستتتتتتتتت دارم آریان من

کم کاری های مامان رو به مهربونی خودت ببخش.

جشن امسال  پسرم اگه خدا بخواد و مادرجونش از تهران برگرده  با سه روز تاخیر جمعه یه مهمونی کوچولو با حضور فامیلای نزدیک نزدیک یعنی خانواده خودم و خانواده شوهرم که همه میشیم 17 نفر برگزار میشه.

به خواست پسرم امسال همه چی انگری برد برا تولد پسرم میگیرم.رفتیم مغازه براش کلاه تولد بخرم  گفت مامانی انگری برد باشه هااااااا.

خانومه دهنش از تعجب واموند.میگفت:امان از بچه های این دوره زمونه.

الان چند روزه که هی میگه: مامان کی تولدم میشه؟؟؟تولدم شد سروصدا کنم اشکال داره؟

تو هر مغازه ای میریم به مغازه دار  میگه: تولد منه هااااا.نهم تولدمه.

داشتم به شوهرم می گفتم پسرم بعد تولدش دیگه میخوادآقا بشه و هی گریه الکی نکنه.آریان گفت:

مامانی تولدم شد اشکال نداره گریه کنم؟؟؟؟؟؟

چند روز پیش رفتیم آتلیه و پسرکم چند تا عکس خوشکل گرفت.

امسال هم باز جور نشد یه عکس سه نفره بگیریم.بابایی مریضه و همکاری نمی کنه.

******

یادش بخیر دقیقا سه سال پیشآخرین روز بارداریم عروسی نزدیک ترین دوستم الهام بود.اون پنج شنبه از صبح حالم خوب نبود.الهام هی از آرایشگاه زنگ میزد و اس میداد زهره عروسی میای دیگه؟منم بهش می گفتم اگه زایمان نکردم میام.خلاصه رفتم عروسی و تا شام عروسی رو خوردیم خیلی خوش تیپ رفتم بیمارستان.

یعنی این پرستارا خوش تیپ تر از من زائو ندیده بودن.آخه کی با لباس مجلسی و اون همه آرایش میره بیمارستان؟؟؟؟؟؟؟؟

ساعت 12 بود.اما گفتن زوده و برو خونه دوش آب گرم  بگیر و بیا.ما اومدیم خونه.

اون موقع پای بابا امید شکسته بود و تا زانو تو گچ بود.

من و مامان و مادرشوهرم نشسته بودیم.به شوهرم گفتیم تو برو بخواب میخوایم بریم بیمارستان صدات می کنیم.آقامون هم گرفت خوابید و ما موقع رفتن بیمارستان صداش نکردیم.چون پاش درد میکرد.

ساعت 2 دوباره رفتیم بیمارستان .تنها خوبیش این بود که خواهرم تو همون بیمارستان پرستار بود و همرام اومد تو اتاق زایمان.واقعا بیخوده که زائو رو تنها میبرم تو اتاق.یه همراه خیلی تو روحیه ادم تاثیر میذاره.

کیسه ابمو پاره کردن ضربان قلب بچه کم شد بهم ماسک اکسیژن زدن تا خلاصه

 پسر خوشکلم ساعت 4:10 صبح دنیا اومد.

برادرشوهرم تا بچه رو بهشون نشون دادن ازش فیلم گرفت و رفت دنبال شوهرم بیدارش کرد  با این عبارت:

امید پاشو پسرتو ببین.

مرتضی برادرشوهرم تعریف میکرد نزدیک بود از امید کتک بخورم.به حدی عصبانی شد که نبردیمش بیمارستان.

امید می گفت اصلا نفهمیدم چطوری پله های بیمارستان رو اومدم بالا تو چند ثانیه اما برگشتنی همون راه رو ده دقیقه تو راه بودم.

حالا بعد اون زایمان سخت و یک شبانه روز بیخوابی تنها چیزی که واقعا احتیاج داشتم خواب بود ولی یه خانوم اومد و یک ساعت و نیم داشت در مورد روشهای شیردهی و این حرفا صحبت میکرد که من یک کلمه ش رو متوجه نشدم.نیشخند

دیگه بعد اون بماند که آریان چه شبها و چه روزها فقط گریه میکرد.شاید تا دوماه یه خواب درست و حسابی نداشتم.یک شبانه روز بچم از گرسنگی گریه میکرد تا شیرخشک گرفیم و خورد ساکت شد.6 روز اول شیر نداشتم و به آریان شیرخشک میدادم تا شیرم اومد.

البته مصائبی که با حضور اطرافیان در چند روز اول و دخالت ها و راهنمایی های بی شائبه همگی بماند که چقدر حرص خوردم.یکی میومد میگفت بچه گرمشه جورابشو در بیار تا در نمیاوردم رضایت نمیداد.دو دقیقه دیگه یکی دیگه میگفت: وای چرا جوراب بچه رو دراوردی اگه حرفشون رو گوش نمیدادم خودش میومد و جورابو می پوشوند تا راضی میشد.واقعا روزهای بعد زایمان که احتیاج به آرامش داشتم به سختی گذشت .

آریان ریفلاکس شدید داشت و هرچی شیر میخورد از دماغ و دهن برگشت میداد تا 6 ماهگی.

حالا یه وقتایی تو خواب به پسرک عزیزتر از جونم خیره میشم و هنوز باورم نمیشه که من در آستانه 27 سالگی یه پسر 3 ساله دارم.

 

دنیا صدای گریه کودکی را شنید که امروز تنها بهانه برای خندیدن من است...

امروز را با هم لبخند می زنیم

تولدت مبارک

 

 الهی جاده زندگیت هموار

آسمان چشمانت صاف  

و دریای دلت همیشه آرام و زلال باشد

و هیچ وقت از دنیا خسته نباشی . . .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (28)

مامان اسرا واسما
9 مهر 92 6:01
سلام تولد گل پسری مببببببببباااااااارررککککککککک
سهیلا
9 مهر 92 8:33
تولد اریان جونم مبارک ایشاا.. دعای قشنگ مامانت مستجاب بشه و عاقبت به خیر بشی
مامان بردیا
9 مهر 92 9:11
'``````````✬ '✧ `✬ `````````` ♜=♜=♜ ``````` ` {_♥_✿_♥_} '``` ✩ `✫{=✰=✰==}✫ `✩ ````♖.{♖___♖_♖___♖}.♖ ```{==================} ```{✿_❤_❀_♥_✿_♥_❀_❤_✿} `` {===================} ``{_✿_❤_❀_♥_✿_♥_❀_❤_✿_ تولــــــــــــــــدت مبـــــــــــــــــارک
مامان آیلا
9 مهر 92 9:12
تولد تولد ت مبارک ان شااله که 120 ساله بشی اون قسمت نظرات اطرافیان رو خوب اومدی
مامان بردیا
9 مهر 92 9:20
اینم یه کادوی ناقابل از طرف بردیا جوون واسه آریان جوون:
http://www.frametoy.com/uploaded/frametoy_20131001024852sflx.jpg


خیلی خیلی ممنون دوست خوبم
مامان آریام
9 مهر 92 12:43
آریام جون منم از صمیم قلبم آرزو میکنم خوشبخت و عاقبت به خیر بشی و همیشه سلامت و شاد باشی تولدت مبارک پسر نازنین
مامان آریام
9 مهر 92 12:44
زهره جون همه مثل هم هستیم.این روزها همه گرفتارند و بی حوصله...عشق این بچه ها به آدم امید میده....من همیشه منتظرت هستم...تنهامون نذار
مامان صدف
9 مهر 92 13:13
روز تولدت را با آسمانی پر از ستاره های چشمک زن با دشتی پر از شقایق ها و با آرزوی موفقیت برای تو به تو تبریک میگویم . . . گل من تولدت مبارک
مامان علی
9 مهر 92 20:03
تولدت مبارککککککککککککککک کوچولوی ناز تولد تولد تولدت مبارک مبارک تولدت مبارک
مامان پرهام
9 مهر 92 20:08
سلام عشقم آریان جونم دوستت دارم . تولدت مبارک قند عسلم . دیگه آقا شدی . مرد بزرگی شدی . هفته پیش شمال بودیم . چقدر به علی التماس کردم بریم بابلسر آریانو ببینم . همین که تا رامسر اومده شاهکار کرده . همش دلم پیش شما بود . دلم برای دوستم مامان زهره شما هم تنگ شده بود . اذیتش نکنی هااا . ترانه وبلاگت خیلی دلنشینه مثل خودت. ایشالله همیشه سلامت باشی . دوستت دارم یه عالمه
مامانی درسا
9 مهر 92 21:48
عزیزم آریا جونم تولدت هزاران بار مبارگ انشاالله در پناه حق همیشه شاد باشی ..... همین طور زیبا باشی باهوش و قوی و صالح انشاالله ...... عزیزم یه دنیا ستاره های رنگی رو تقدیم آسمون زندگیت میکنم ...... همراه باشی بسلامت .... دوستت دارم ...
مامان امیرعلی
9 مهر 92 21:56
تولدت مبارک عزیزدلم.انشالله زیرسایه پدرومادرخوبت سالم وشادباشی
خاله زینب
10 مهر 92 20:50
تولدت مبارک اریان جونمممممممممم ایشالله جشن امسالت از سال های گذشته خیلی برات شیرین تر باشه و کلی بهت خوش بگذره عزیزِ خاله... واااااااااااای زهره خیلی حس بدیه زایمان اصن نمیدونم چرا این پستت رو خوندم از زایمان ترسیدم از اون تنهایی...
مامان امیرحسین و کوثر جونی
11 مهر 92 2:00
تولد تولد تولدت مبارک.آریان جووووونم تولدت مبارک خاله جون.
سهیلا
11 مهر 92 19:41
بوووووووووووووووس تولدت مبارک هزار بار
مامان آرینا مو فرفری
11 مهر 92 23:09
---$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(*)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ ____________$$$$$$ عزیزم تولدت هزاران بار مبارک ایشااله 120ساله بشی
مامان حسام كوچولو
12 مهر 92 10:53
سلام ما اومديم با يه پست پر بار . قدم رو چشمامون بزاريد و تشريف بياريد بهمون سر بزنيد.
ღ مونا مامان امیرسام ღ
13 مهر 92 4:49
تولدت مبااارک عزیزم انشالله تولد 120 سالگیت چه بامزه از عروسی رفتید بیمارستان امیدوارم امشب بهتون خوش گذشته باشه
نوشين مامان آريا
13 مهر 92 15:00
آريان جان تولدت مبارك پسر گل هميشه در كنار مامان و بابا شاد و سلامت و خندان باشي عزيزم روي ماهتو مي بوسم
سمانه مامان پارسا جون
13 مهر 92 16:19
___________$$$$$$ ______$$$$$$__$$$$$$$$__$$ ____$$____$$$$__$$$$__$$$$ __$$______$$$$$$__$$$$$$$$ __$$____$$$$$$$$__$$$$$$ __$$$$$$$$$$$$$$__$$$$$$$$ $$__$$$$$$$$$$__$$__$$$$$$ $$$$__$$$$$$__$$__$$$$ __$$$$______$$$$$$$$$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_$ _$$$$$$$$__$$$$$$$$$__$$$ __$$$$$$___$$$$$$$_ $$$$ ___$$$$_____________`$$$ ___________________ $$ __________________`$$` ________________$$` _____$$$$$$$$$$ ___$$$$$$$$$$ _$$$$____$$_$` $$$$$__$$___$$___$$$$ $$$$$$$______`$$_$$$$$$ $$$$__________$$$_____$ $$___________` $$____$$ _____$$$_____$$`___$$$$ ___$$$$$$___$$__$$$$$$ __$$$$$$$$_$$_$$___$$$ _$$$____$$$$_$$__$$$$ __$$_____$$_$$$$$$$ ___$______`$$ ___________$$ ____________$$` ___________`$$ __________$$ _________$$ ________$$ تولد گل پسرمون مبارک ایشاالله تولد 120 سالگیشو جشن بگیرید زهره جون منتظر عکسها میمونیم
مرجان مامان آران و باران
14 مهر 92 1:23
تولد اریان خوشگلم مبارکککککککککککککککک ایشالا 300 سالگیتو جشن بگیری عزیزمممممممممم قربونت برم مثل همیشه شیرین زبوننن توروخدا عکس زیاد بزاریااااااااااااااا
مامان حسام كوچولو
14 مهر 92 16:13
تولدت مبارك عزيزم صد سال به اين سالا
الی مامی آراد
14 مهر 92 18:05
هوراااااااااااا تولدت مبارک عزیزم انشالله 120 ساله بشیی
مامان آریام
15 مهر 92 14:00
زهره جان ببخشید...الان دیدم اسم آریان عزیزم رو اشتباهی نوشتم آریام شرمندم منتظر عکسهای تولد هستیم به خصوص آریام که مثل آریانن جون عاشق angry bird هست
maheman
15 مهر 92 21:32
وبلاگ خوبی داری خوشحال میشم به وبلاگ من هم سر بزنی و نظر بدی http://maheman137.blogfa.com/
مامان امیر حسین
16 مهر 92 11:32
تولدت مبارک گلمامیدوارم روزهای زندگیت پر از شادی و سلامتی باشه عزیز دلم
مامان خورشيد
1 آبان 92 9:00
آرزو مي كنم ساليان سال به شادي اين روز قشنگ رو حشن بگيريد و زيباترين خاطرات رو از اين سالگردهاي تولد بسازيد.
ستارگان آسمان من
15 آذر 92 16:38
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد