...
فردا شاید آخرین روزیه که مامانم دوتا دست داره.قراره یکشنبه بستری بشه بیمارستان پارس. دست مامانم برای آخرین روزها هم همراهی نمی کنه و تا میتونه داره زجرش میده. خیلی سخته دیدن زجر و عذاب عزیزی مثله مادر. خم شدن کمر پدر.وقتی که آدم فوق العاده صبوری مثله بابام کم میاره. این روزا عجیب دلم گرفته از زمین و زمان.کم صبر و حوصله شدم با یه بغض مداوم که تمام روز همراهیم میکنه و بارها و بارها درطول روز می شکنه. پسرکم منو ببخش طاقتم کمه.دعوات می کنم زمانی که تو هیچ از اطراف متوجه نیستی و فقط طالب بازی و سرگرمی هستی. قلبم این روزها سخت درد می کند. کاش یک لحطه بایستد تا ببینم دردش چیست؟؟؟!!!!!  ...
نویسنده :
مامان آریان
0:27