آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

آریان جون

بارون

1391/4/24 3:07
نویسنده : مامان آریان
449 بازدید
اشتراک گذاری

امروز هوا حسابی بارونی بود که آریانم ازش بی نصیب نموند.اومدیم تو حیاط تا بارون رو نشونش بدم پسرک یه ناودون رو که بافشار ازش آب میوند کشف کرد و کلی و دست و پاش رو زیر آب می شست بعدش یه بطری آب گرفت و توش پر آب می کرد و به گل هامون آب میداد.

وقتی که خیس خیس شد بردمش تو خونه تا لباسهاش رو عوض کنم حدود 45 دقیقه داشت گریه می کرد و می گفت : حیاط...

این عکس هم مال شب عروسی هدی ست:

اندر احوالات این روزهات بگم که روزی هزار بار به مامانی سلام می کنی.میگی مامان میگم جانم .میگی للااااااااااام اونم با یه لحن خاص و قشنگ.

بسیار لجباز شدی و برای هرچیزی که میخوای کلی گریه می کنی و هرچی هم سعی می کنم تا با یه چیز دیگه ذهنت رو منحرف کنم اصلا جواب نمیده و اون چیزی رو که میخوای فراموش نمی کنی.آخرش هم من باید یه جیغ بنفش بکشم تا تو گریه هاتو تموم کنی.البته وقتی هم که گریه می کنی اول اشکت میاد بعدا صداش .چه جور گوله گوله اشک تمساح میریزی.

وقتی کسی ازت میپرسه چه خبر تو جواب میدی: سمتی (= سلامتی)

تا کسی میپرسه ساعت چنده جواب میدی هفت.

تمام روز ما محکومیم به نگاه کردن شبکه پرشین تون.تا چشماتو باز می کنی میگی بم بم بم.عاشق آهنگ های برنامه کودک هایی ولی وقتی برنامه شروع میشه نگاه نمی کنی تا آهنگ بعدی بیاد ولی تو این بین کسی حق نداره کانال رو عوض کنه.

آهنگ لاک پشتهای نینجا رو خیلی دوست داری و تو حال خودت میخونی: اینجا اونجا نینجا و سرت رو هم با شدت بالا و پایین می کنی.

وقتی می گم بابایی کجاست؟ میگی : مغازه/ پدرجون کجاست؟ میگی اداره (odare) /پریا کجاست؟ نور / ترنم کجاست؟ ساری / دایی کجاست؟ دانشگاه

دیشب که بودیم بیرون برای اولین بار سوار موتور شدی.آخه تا الان از موتور می ترسیدی و اصلا نزدیکش نمی شدی ولی دیشب همراه عمو مهدی (شوهر دختردایی بابا) سوار شدی و دیگه پیاده نمی شدی.هی بوق میزدی و می گفتی بئییم (=بریم).کلی هم ذوق کرده بودی


آریان بابایی کو؟ میگی : هفت.(= رفت)

خیلی از وسائلمون که گم می شه تو صندوق موتور چهارچرخه ت پیدا میشه.مثله سوییچ، موبایل،فندک آشپزخونه و ...

به اتوبوس که سابقا می گفتی: اتوتوس حالا می گی اوبوتوس.وقتی میگم اتوبوس چیکار می کنه؟ میگی : چیسسسسسس

 

قربون پسرم بشم که عشق مامانه.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

خاله زینب
24 تیر 91 7:53
ای جونمممممممممممممممممم خاله فداش شه الهی ایشالله همیشه به عروسی زهره جونم... همیشه میام تو وبت ولی چقد دیر ب دیر مینویسی خواهر امروز کلی ذوق کردم دیدم پست جدید گذاشتی یه به آریان خاله زینب،یه به خواهری خودم
مامان زهره
24 تیر 91 7:58
ممنون عزيز دلم از دعاي خير شما
مامان زهره
24 تیر 91 8:01
ماشاء الله آريان جونم بزرگ شده. عكس عروسي هدي هم قشنگ افتاده
زینب مامان محمد رضا
24 تیر 91 8:03
ای جونم چه با مزه حرف می زنه محمد رضا من ساعت براش همیشه 2 اونم همچی رو تو کشوی کمدش قائم می کنه عاشق اب و اب بازی خدا حفظش کنه
مامانی درسا
24 تیر 91 9:41
الهی من بگردم با این کارات و حرف زدنت ..... خاله به منم سلام کن ..... قربون سلام کردنت انشاالله همیشه سلامت باشی عزیز دلم ... میدونی شما عشق خاله ای ....... راستی میگفتی بیام ظرفامو با این آبه بشورم
مامان آرشیدا کوچولو
24 تیر 91 10:58
قربون خوش زبونش بشم من مامانش تو رو خدا یه بو محکم از زیر گلوش برام بگیر محکم ها میخوام ببینم حرف جدیدش اونموقع چیه
مامان آرتین
24 تیر 91 13:12
به به چه گل پسر خوش تیپی
سمانه مامان پارسا جون
24 تیر 91 15:14
سلام زهره جون مرسی از محبتت عزیزم چه بامزه پارسا هم روزی صد بار به من سلام میکنه اونم هرچی دستش میاد توی سبد سه چرخش باید پیدا کنیم از طرف من ببوسش
فرزانه
24 تیر 91 15:31
سلام خوش بحالتون بارون بارید ؟!! ای خـــــــــدا اینجا خیلی گرمه .. دلم بارون می خواد هوای ابری .. بارونی که بخوره رو شیرونی خونه و صدا بده ... واااااای جای ما رو خالی کنید .
سمانه
24 تیر 91 15:59
ای جونم چه شیرین زبونی شده آریان جون. خدا حفظش کنه. ما نیرو هوایی هستیم. شما کجایین؟
مامان گلبرگ و گیسو
24 تیر 91 17:45
عزیزم چقدر شیزینه . از طرف من ببوسش
مامان امیر مهدی
25 تیر 91 0:53
ممنون که بهمون سر زدین.وااای خوش بحالتون بارون.ما که تو زمستون زورکی بارون میزنه حالا که از اسمون آتیش میباره
مامان امیر مهدی
25 تیر 91 0:55
—–-—▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ —–-▒███████████▒ —▒████▒▒▒▒▒▒▒███▒ -▒████▒▒▒▒▒▒▒▒▒███▒……………….▒▒▒▒▒▒ -▒███▒▒▒▒▒███▒▒▒███▒…………..▒██████▒ -▒███▒▒▒▒██████▒▒███▒……….▒██▒▒▒▒██▒ —▒███▒▒▒███████▒▒██▒…….▒███▒▒█▒▒██▒ —–▒███▒▒████████▒██▒…▒███▒▒███▒▒██▒ ——–▒██▒▒██████████▒▒███▒▒████▒▒██▒ ———▒██▒▒██████████████▒████▒▒██▒ ———-▒██▒▒█████████████████▒▒██▒ ————▒██▒▒██████████████▒▒██▒ ————–▒██▒▒████████████▒▒██▒ —————-▒██▒▒██████████▒▒██▒ —————–▒██▒▒████████▒▒██▒ ——————-▒██▒▒██████▒▒██▒ ———————▒██▒▒████▒▒██▒ ———————-▒██▒▒███▒▒█▒ ————————▒██▒▒█▒▒█▒ ————————-▒██▒▒▒█▒ —————————▒██▒█▒ —————————♥♥♥♥♥♥ —————————-♥♥♥♥♥ ——————————♥♥♥ —————————-—♥♥ ———————————♥ سلام آپم
مامان آرینا موفرفری
25 تیر 91 2:47
بچه عاشق اب بازی هستن حالا به هر شکلی که می خواد باشه.خوشبحالتون که بارون میاد ما که اینجا داریم از گرما و خاک خفه می شیم.
مونا (مامان النا)
25 تیر 91 18:22
عزیز دلمی آقا شدی هزار ماشالله حالا مونده مامان جون. بزار یکم بزرگتر بشم دیگه جیغ بنفش هم جواب نمیده
مامان آریام
25 تیر 91 23:45
ای جونم خوشمزه خاله خوش به حال مامانی مهربونت...من حسودیم شد دلم میخواد زودتر آریام هم حرف بزنه کاشکی میشد صدای شیرینت رو شنید


مامانی به زودی گل پسرت انقدر حرف میزنه که سرت رو میبره...
عباسی
26 تیر 91 17:13
http://www.up.98ia.com/images/3dr5zn1j7t5c5ctb0fk.jpg
مامان امیر مهدی
28 تیر 91 0:47
سلام دوست گلم امیر مهدی تو یه مسابقه به اسم نی نی شلخته شرکت کرده ممنون میشم که بهش رای بدین.انشاالله جبران میشه. لطفا به این آدرس برین و رای خودتونو همراه با آدرس وبلاگتون ثبت کنید ممنونhttp://mamiparisa.persianblog.ir
مادر ضربدر 3
4 مرداد 91 17:29
ماشالا خيلي ماهه اسفند دود كن
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد