اندر احوالات ما
سلام به همه ی دوست جونا
دیدیم تو هر وبلاگی میریم دوستان از مزایای کتاب و کتابخوانی برا بچه ها صحبت می کنن.ما هم گفتیم این دوست خاموش رو بدیم به آقا آریان تا استعدادهاش شکوفا بشه.
کتاب بیچاره در کمتر از چند ساعت شد این :
البته ناگفته نماند که دوتا شعر هم از توش یاد گرفت و تمام روز میگه مامان بخون.جوجه
**************
جمعه اون هفته من و اریان با پدرجون اینا رفتیم دریا.اینم عکس گل پسر:
*******************
من و اریان داشتیم فیلم های بچگیشو نگاه میکردیم.اریان تمام وسایلشو شناسایی میکرد و از اینکه نی نی ازشون استفاده می کنه به شدت ناراحت شد.هرچی هم توضیح دادم که نی نی خود اریانه متوجه نشد.نهایتا تو یه فیلم که تو نی نی تاب خوابیده بود اینقدر گفت تاب بازی منه تا رفتم براش نی نی تابشو اوردم و الان روزها باهاش بازی می کنه.
این هم یه سری از کلماتی که آریانم به زبون خودش ادا می کنه و ما لذت می بریم و ترجمه ش می کنیم:
قورباغه = قوباله * قابلمه= قاباله * میوه= میمه * سیب زمینی = سمنی (samani) *
گلابی = گبالی * چسب = چف * شکوندم = شخوندم * یی دو سه = یک دو سه *
تازه پسرم چهار عضو جدید بدن رو یاد گرفته مثله پیشونی ، چونه که می گه شونه ، آرنج که میگه نانج و زانو .
دیروز صبح هم رفتم دندونپزشکی دندونمو گرفتم.هنوز خوب نشده.دهنم هم دوسه تا افت زده و اوضاعم داغونه.
آریان هم مثله بلبل واسم لالایی می خونه کلی ذوق می کنم.
لالالالایی مادر می خونه داس (یاس ) و شبایگ (شقایق) نسرین و مینا
لالا لالایی مهتاب میتابه میخوابه ماهی گهبارش (گهوارش ) آبه
باز کرم امشب بیداره و بقیه شو به زبون خودش و یه مقدار قر و قاطی.
:::تعداد افت های دهنم به 11 تا رسیده.فکر کنم این دفعه رکورد جهان رو شکوندم.فعلا تا مدتی لال شدم