تولد دو سالگی آریان جون
در سپیده دم عشق کسی متولد شد که
صدایش آرامتر از نسیم نگاهش زیباتر ار خورشید
دلش پاکتر از آسمان و قلبش زلال تر از آب
آن فرد تو بودی بهانه قشنگم برای زندگی
امروز روز تولد توست و من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم
که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . .
تولدت مبارک
عطر موهایت… نرمی دستانت.. راه رفتنت… صدایت.. حرف زدنت.. نگاه کردنت.. همه و همه مرا وا میدارد که در این روز شکر گذار خدایم باشم که مرا لایق داشتنت کرده.
به تو تبریک نمیگویم به خودم تبریک میگویم که چون تویی را دارم
تولدت مبارک
پسرک عزیزتر از جانم
همیشه نگاهت به آن بالا باشد تا هیچگاه دلت از آدمها و کارهای این پایین نشکند.
تولد آریانی در ادامه مطلب.دنبالم تشریف بیارید:
امسال تولد پسری رو روز 7 مهر که جمعه بود گرفتیم تا همه که شامل پدربزرگها و مادربزرگها و عمو و دایی و خاله های آریان بودن بتونن تشریف بیارن.
و از آریان جونم بگم که تا موقع عکس گرفتن شد همه عکسها رو خراب میکرد و نشد خیلی عکس بگیرم. و توی همه ی عکسای دسته جمعی که گرفتم آریان در حال انگشت زدن به کیکه.
کیک تولد 2 سالگی پسرم:
و این هم کادوی مامان و بابا به پسر عزیزتر از جونشون:
این دوچرخه یا به قول آریان دوخله آریانه.
مادرجون و پدرجون (مامان ) : 50000 تومان و مامان جون و باباجون (بابا) : 50000 تومان
عزیز(مادربزرگ بابا امید): 50000 تومان
خاله سمیه و خاله زهرا هر کدوم 30000 تومان. و البته برای آریان به خاطر اینکه شیرخوردن رو ترک کرده یه کتونی جایزه خریدن.
دایی حسین هم براش اسباب بازی ماشین دیوونه خرید.
عمو مرتضی هم یه عکس اتلیه رو قاب چوبی بهش کادو داد.
برای اریان و خواهرزاده هام کلاه خریده بودم که یادم رفت بهشون بدم و آخر شب تازه یادم اومد و آریان نذاشت ازش عکس بگیرم.
برای شام هم جوجه کباب و برنج و لازانیا و دو مدل ژله و سالاد درست کردم.
عزیزتر ازجونم،نفسم ما رو به خاطر کم و کاستی هامون ببخش.امیدوارم همیشه بتونم بهترینها رو در حد توانم برات فراهم کنم.
دو سال پیش تو این ساعت 12:10 به شدت در حال درد کشیدن بودم . پسرکم ساعت 4و 10 دقیقه صبح با زایمان طبیعی اومد تو بغلم.همه فامیل می گفتن : ماشالله به این جرات. ما اینیم دیگه.
حالا عزیزجونم هی خرابکاری می کنه و میگه : ماشالله.خودشو تشویق میکنه