آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

آریان جون

پسرک دو ساله من

1391/7/15 1:04
نویسنده : مامان آریان
322 بازدید
اشتراک گذاری

پسرک دوساله من هر 20 تا دندون شیریش در اومده و دندوناش تکمیل شده.

پسرک دوساله دوست داشتنی من وقتی باهام حرف میزنه دلم غنج میره. وقتی جمله هاش از دو سه کلمه فراتر میره و به چشمم پیشرفت هاش رو می بینم بال در میارم.

امشب بودیم خونه پسردایی بابا عمو حسین مهمونی.داشتم با حسنی بازی میکردم و می بوسیدمش فوری اومد بغلم و گفت: مامانی من بوس بده.

منو دختردایی بابا زهرا با هم ظرف ها رو شستیم و اومدیم تو هال داشتیم به شوخی باهم دست میدادیم و از خودمون تشکر میکردیم ،پسرک اومد و دستم رو گرفت و بهش گفت: مامانی نگیر. 

پسرک امشب یه دستمال گرفت و داشت رو میز رو تمیز میکرد.گفتم بچه عین مامانش کدبانوئه.نیشخند

بابایی یه نیم ساعتی رفت رو بالکن.اول حواسش نبود بعد چند دقیقه می گفت: بابایی من رفتش. بابایی من بیادش. وقتی باباش اومد خوشحال اومد پیشم و گفت: بابایی من اومدش. 

پسرک این روزا سخت بهانه گیر شده و به شدت لجباز.(بعد از شیر گرفتن) .گاهی کلافه م می کنه و گاهی دلم براش میسوزه.

دیشب هی بیخودی لج میکرد و گریه میکرد.باهاش قهر کردم هی باهام حرف میزد تحویلش نمی گرفتم.تا بابایی اومد و یه چیزی گفت.جوابشو که دادم از ته دلش ذوق کرد و گفت: مامانی خوووووب شد. به شدت عذاب وجدان گرفتم اما چه میشه کرد.ما که اعصابمون از فولاد نیست.بالاخره ههرکی یه ظرفیتی داره.

فردا عزیز (مادربزرگ بابا امید) قراره بره کربلا.انشالله قسمت همه ی آرزومندا و البته خودمون بشه.

به آریان میگیم عزیز کجا میخواد بره؟ میگه: کبلا.میگیم برات چی بیاره؟ میگه: چیف (چیبس ) و تفک (پفک ) بچه کم توقع که باشه همینه.

بابایی هر از گاهی وقتی می خواد از خونه بره بیرون از پنجره اتاق میره تا آریان گریه نکنه.تا حالا آریان این صحنه رو ندیده ولی چند روز پیش که باباش رفت زود رفت تو اتاق و پنجره رو نشون میداد و گفت: بابایی این بری رفتش. الهی من فدای اون درکت بشم.

 

پسرک دو ساله من

  دوستت دارم ؛ این تعارف نیست زندگی من است ! 

 

::: بابایی سرماخورده.خدا کنه زودتر خوب بشه.دوستت داریم بابایی.

امروز خونه مادرجون بودم بابایی زنگ زد برام.مادرجون گفت بیا امیده.پسری فوری گفت:

امید منه؟؟؟تعجب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (30)

علامه کوچولو
12 مهر 91 6:39
سلام کوچولوی خوشگلچقدر نازی تو پسل تولدت مبالک
مامان امير علي
12 مهر 91 9:24
سلام زهره جون . انشالله اون دو تا لپت هيچوقت اب نشه اريان خوشگل. من شما رو تو ليست دوست جونيا گذاشتم خوشحال ميشم شما هم افتخار بديد و همچنين تو ليست دوستان اد كنيد . انشالله خودتون مسافر كربلا باشيد
نگارین(عروس دلشکسته)
12 مهر 91 11:29
سلام مهربونم ببخش تو رو خدا من دیر رسیدم تولد اریان جونم مبارک باشه انشاالله که دامادش کنی این هم هدیه من
نایسل
12 مهر 91 13:08
آخی 20 تا چه همه خاله جونی
نایسل
12 مهر 91 13:09
به منم بوس میده
نایسل
12 مهر 91 13:09
واقعاا مردا بی نهایتتتت ادعا دارن و لجباززز و جوگیر
نایسل
12 مهر 91 13:09
الان تو سن لجبازی شه
نایسل
12 مهر 91 13:10
آره خیلی خاله شو دوست داره
مامان نفس طلایی
12 مهر 91 15:06
مامان طاها
12 مهر 91 16:49
اریان ای بابا خستههههههههههههههه اپیدم
مامان پارسا
12 مهر 91 22:40
lماشالله آریان جون پارسا هم خیلی شیرین زبون شده ولی هنوز جمله نمیگه فقط دو سه بار سه کلمه ای گفت ماشا لله آریان جون پیشرفتش بهتره راستی آریان شبا راحت میخوابه پارسا الان سه چهار شبه تا صبح میخوابه و بیدار نمیشه اما قبلش 2،3 بار بیدار میشد و غر میزد و گریه میکرد


چرا آریان هم شبا بیدار میشه و یه وهله دل سیر منو باباش رو میزنه بعد دوباره می خوابه.خیلی نگرانم ازین بابت.
مامان پارسا
12 مهر 91 22:47
ما که چیزی ندیدیم تو اون سایتی که آدر س دادی


خودمم هیچی ندیدم.فکر کنم سرکاری بود.
مامان سید کوچولو
12 مهر 91 23:32
اریان جونم. تولدت مبارک. همیشه شاد باشی و سالهای سال باعث خوشحای و سرفرازی مامان و بابای مهربونت باشی. باز هم تولدت مبارک
خاله زینب
13 مهر 91 11:54
خودتو کنترل کن اجی خدا بزرگه این روزا هم میادو میره گناه داره باهاش قهر نکن
مامان آریام
13 مهر 91 23:05
پسر دو ساله دوست داشتنی دیگه داری بزرگ میشی و مرد کوچک خانه خیلی شیرین زبونی عسل خاله
پرهام
14 مهر 91 6:39
سلام مامان زهره عزیز . هر روز سوره والعصر را هم برای خودت هم برای اریان جون بخوان و در انار یا ابمیوه بدم.وبده اریان بخوره. مرحله حساسیه این از شیر گرفتن . خودم انقدر استرس دارم که گاهی با خواندن این متن ها از ته دل گریه میکنم واز خدا میخوام هم به اریان وبه پرهام صبر و طاقت بده .
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
14 مهر 91 9:50
سلام
چقدر گل پسرت روز به روز شیرین زبونتر می شه
ترخدا با هاش قهر نکن
مادر باید فولاد و آهن و ..... باشه
بهشت که الکی به مادران تقدیم نشده


کلی از تجسم صحنه خروج همسر تون از پنجره خنده ام گرفت
خطر نداره؟؟؟

نگران نباش عزیزم خونمون همکفه.ارتفاع پنجره کمه.
نایسل
14 مهر 91 11:36
فداش بشم من الهیییی
نایسل
14 مهر 91 11:36
آره من هم زن دایی اش هستم هم خااله
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
14 مهر 91 13:56
دوست خوبم سلام اول از همه می خواستم از همراهی شما در بازنویسی وبلاگ دخترم تشکر کنم ( از صمیم قلبم ) دوم یک خبر اینکه تا بروز شدن پست های دخترم دیگه چیزی نمونده شاید 4 تا 5 پست دیگه ( زودتر از اونکه فکرش را می کردم تونستم وبلاگ را بازنویسی کنم ) پس لطف کنید و این چند تا پست بازنویسی شده را هم بازدید کنید و شما هم در مرور خاطرات با من شریک باشید دوستتون دارم یک عالمه
مونا مامان امیرسام
14 مهر 91 17:39
ای جااانم که همه دندونهات در اومدند
مونا مامان امیرسام
14 مهر 91 17:39
شیرین زبووون شیطون بلا
مامان امیرعلی
14 مهر 91 20:23
قربون آریان جون شیرین زبون انشالله120سال زیرسایه پدرومادرخوبت سالم وصحیح باشی
اعظم مامان آوین
14 مهر 91 23:34
آریان عزیزم تولدت مبارک .تاخیر منو ببخش عزیزم .با سرعت اینترنت مشکل دارم . ایشالا هزار ساله بشی پهلووووووونم. زهره جووووووون خودتو آماده کن برای اعصاب فولادی چون تازه رسیده به سن لجبازی . به قول همه که میگن بهشت زیر پاتونه پس تحمل کنید .
مامان امير علي
15 مهر 91 0:09
سلام خوبيد . تو ني ني گپ منو اد كنيد با هم صحبت كنيم درخواست دادم
اعظم مامان آوین
15 مهر 91 11:16
سلام تولد پهلووووووووووون خوشتیپ ما مبارک .ایشالا هزار ساله بشه . من همیشه مطالب قشنگتون رو دنبال میکنم ولی نمیدونم چرا کامنتهام به ثبت نمیرسه .بوووووووس برا آریان


عزیزم من همه کامنتهاتو تایید می کنم.و به خاطر همراهیت ازت ممنونم.
شهرزاد
15 مهر 91 13:20
وای نی نییییییییییی مبارکه 20تایی شدنت عسلی.ان شا الله زود این مرحله هم تموم میشه شیرین زبون من خیلی عسلییییییییییی
مامان آرتین
16 مهر 91 0:07
مامان مانی
16 مهر 91 3:30
الهی فدات بشم خاله جون که اذیت میشی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد