پسرک سرماخورده
الان سه چهار روزی میشه که پسرکم سرماخورده و صداش گرفته.به شدت بداخلاق و نق نقو شده.دیگه دارم به آستانه دیوانگی میرسم از دست گریه های بیخودش.
دیروز صبح بیدار شد تا چشماشو باز کرد گفت: مامانی ملیضم.
تا یه چیزی میشه میگه : نکن گناه دارم.
دیشب به خاله زهرا گفت: زهرا آریان دوست داری؟؟؟
امروز عزیز از کربلا اومد و پسرک سرش شلوغه.
یاد گرفته که سگ میشه : داگ و بوس میشه : کیس و ماشین میشه : کار
فقط رو سلام هنوز گیر میکنه.
حوصله نوشتن ندارم انقدر از دست این پسرک شیرین و اعصاب خورد کن هیستیریک شدم.
تا بعد...
:::میشه همه ی دوستایی که رمز پستاشون رو داشتم،لطف کنن و دوباره برام بذارن؟تا یه جا بنویسم که در صورت خرابی سیستم به مشکل نخورم.چون سیستمم خراب بود و رمزا که سیو بود الان دیگه ندارمشون.توی آخرین نظرات هم تا بگردم و یدا کنم خیلی طول می کشه.ممنون از همه شما دوست جونام