آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

آریان جون

آقای آشپز

1391/7/25 23:34
نویسنده : مامان آریان
339 بازدید
اشتراک گذاری

آریان جونم در طول روز زمان زیادی رو صرف آشپزی می کنه.علاقه زیادی به وسایل آشپزخونه داره.

در نهایت تمام نخود و لوبیا رو پخش می کنه و از هر گوشه خونه میشه نخود و لوبیا جمع کرد.

این هم اولین باریه که پسرم رو تخت خودش خوابید.

و اینکه این روزها خیلی سخت میشه از آریان عکس گرفت.

پسرم 4 رنگ آبی و سبز و زرد و قرمز رو به خوبی میشناسه.

چند شب پیش یه بادکنک سبز بود که آریان داشت باهاش بازی میکرد و ترکید.من رفتم از تو کیفم تو اتاق براش بادکنک بیارم.تو تاریکی فکر کردم بادکنکه سبزه.آریان می گفت : مامان این آبیه؟ بدون اینکه نگاش کنم : گفتم نه پسری سبزه.حالا از آریان اصرار و از من انکار .اون می گفت آبیه و منم بدون اینکه نگاش کنم (نمیدونم داشتم چیکار میکردم حواسم بهش نبود) می گفتم سبزه.

دیدم رفت یه تیکه از بادکنکی که ترکیده بود رو آورد برام و گفت: مامان این سبزه.بادکنکه جدید رو آورد بالا و گفت : این آبیه.

برگشتم نگاش کردم دیدم بیچاره حق داشت اینهمه اصرار می کرد.

الهی من فدای پسر خوبم بشم.

در طول روز چندین بار صلوات می فرست.همش با خودش زمزمه می کنه: محمد و ال محمد

تا صدای اذان رو می شنوه صلوات میفرسته و میگه : مامانی شفا  آمین   (یه روز موقع اذان تو بغلم بود بهش گفتم بیا با هم دعا کنیم.دستاشو بردم بالا و گفتم انشالله خدا همه مریضا رو شفا بده.آمین)

از اون روز تا صدای اذان میاد خودش دعا می کنه.

پسرم روز به روز داره شیرین تر میشه.اینقدر شیرین زبونی می کنه دل همه رو می بره.خیلی دوست دارم وروجکم.

 

:::: وروجک در یک ماه اخیر که دیگه ترک شیر کرده نزدیک به سه کیلو وزن کم کرده.شکم چاقالوش کاملا آب شده و رون های تپلش خیلی لاغر شده. ولی در هر حال خوشکله و عشق مامان.ماچبغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان خورشيد
25 مهر 91 9:50
چه كيفي داره كه روز به روز مي بيني چقدر چيزهاي جديد ياد مي گيرن و انقدر قدرت يادگيريشون بالاست كه آدم انرژي مي گيره و به وجد مياد.
مامان محمد سپهر
25 مهر 91 11:42
خوشحال مي شم به ما هم سر بزني.آخحه هنوز براي پسر من يه سوال باقي مونده كه چه جوري اين شهيد را توي پرچم پيچوندن؟چه جوري جاش شده؟مي توني كمكش كني.بسم الله ......................
مامان امير علي
25 مهر 91 12:00
خاله لپاي خوشگلت كو ؟ كوچولو شده . ولي بازم همه جوره نازي و وروجك
مامان زهرا
25 مهر 91 13:45
آفرین به پسر حواس جمع مامان جون یکم به پسرمون بیشتر توجه کن آرمان جون خاله ما را هم دعا کن
مامان زهرا
25 مهر 91 13:46
ببخشید غلط املایی نوشتم اریان جون ما را هم دعا کن
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
25 مهر 91 16:40
هزار ماشالله قلمبه خاله معلومه از چشمات که چقدر شیطون و شیرین زبونی
مونا مامان امیرسام
25 مهر 91 20:14
افرین به اشپز کوچولو که اینقدر باهوش و زرنگه.
مامان امیرعلی
25 مهر 91 20:37
آشپزناقلا باهوش شیطون
مامان مانی
26 مهر 91 2:39
ای آشپزکوچولوی ناقلا قربونت برم فدات شم آفرین که رنگا رو خوب خوب بلدی عزیزم
مامان طاها
28 مهر 91 21:10
چچه جوری رنگ ا رو به ش یاد دادی طاها هنو بلد نیست


تو بازیهاش بیشتر وقتی اسباب بازیهاش رو می گرفت رنگهاشون رو هی بهش می گفتم.طول می کشه تا یاد بگیره.هرچی که دید با رنگش بهش بگو.مثلا این موز زرد رو بگیر.
مامان آیلا
30 مهر 91 8:49
موش بخورتت بلا با این آشپزی کردنش
مامان آنیسا
1 آبان 91 12:12
برای آریان
خاله زینب
6 آبان 91 19:49
ای جانمممممممممممممممم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد