آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

آریان جون

زمزمه های عاشقانه آریان

1391/10/14 17:29
نویسنده : مامان آریان
1,203 بازدید
اشتراک گذاری

*آریانم با خودش زمزمه می کنه: دریاکنار هنوز قشنگه   عاشد(عاشق) جنگلم  و بقیه شم آهنگ خالی...

*می خواستیم چایی بخوریم.آریان تا قند و دید گفت: من عاشد قندم.

قربون اون عشقت بشم من.منم عاشق توام آریانم.

* آریان به بابایی گفت: من بابایی دوست ندارم.بابایی گفت: منو دوست نداری؟ آریانم گفت : ندارم.بابایی گفت: آریان منو دوست نداره.من گریه می کنم.آریان گفت:گریه نکن بابایی دوست دارم.الکی گفتم.

*هر وقت آریان یه کار خوب می کنه تشویقش می کنم و میگم تو پسر خوبی هستی آقایی خودش ادامه میده: خیلی خوبم.مهربونم و کلی از خودش تعریف تمجید می کنه.

*هر وقت به زور میخواد یه چیزی بده ما بخوریم و ما هم امتناع می کنیم میگه: بخور خوشمزه ست.بزرگ بشی آقا بشی مرد بشی.

*از کلمات واللا و به خدا در پایان جملات استفاده می کنه.رفتیم حموم آب یه خورده زیادی گرم بود میگه: خیلی گرم بود واللااااااااااا.

من و بابایی هم در عجب از جملات و کلماتی که به  زبون میاره و خیلی از خودش بزرگتره.

 

:::: دوستای گلم کوتاهی منو ببخشید.اگه کم پیشتون میام یا از قبلنا دیرتر آپ می کنم به علت مشکلاتمه.

مامانم از دیشب دوباره بیمارستان بستری شده.دردش دوباره عود کرده .دستش عفونت کرده و به شدت ورم کرده.دکتر گفته اگه عفونتش با دارو حل نشه باز باید جراحی بشه.تو رو خدا خیلی برامون دعا کنید.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان باربدخان
14 دی 91 18:03
عاشقتم آریان جونم.........
مونا مامان امیرسام
14 دی 91 18:13
منم عااشد حرف زدن شما هستم اریان جون
مونا مامان امیرسام
14 دی 91 18:14
انشاالله هر چه زودتر حال مادرتون بهتر بشه دوست خوبم
خاله پپو
14 دی 91 22:46
وااااااااای چه ناز حرف میزنه گل پسری. یعنی میشه آرمیتا هم یه روزی مث آریان برام بلبل بشه؟ ایشاا... مادرتونم زودی خوب بشه.
مامان امیرحسین
15 دی 91 0:16
هزار الله اکبر... شیرین زبون. ایشالا که حال مادرتون بهتر میشه به حق حضرت زهرا.
مامان طاها
15 دی 91 11:37
خدا همه مریض ها رو شفا بده و مامان شما رو خیلی سخته حرف زدن بچه ها خیلی شیرینه
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
15 دی 91 13:44
امیدوارم خدا زودتر به مادرتون سلامتی و به شما آرامش بده
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
15 دی 91 14:37
انشالله که هر چی خیره براتون پیش بیاد.
نوشين مامان آريا
17 دی 91 11:03
عزيزم شيرين زبون. اين گل پسرو يه عالمه ببوس. ايشااله مادرتون هر چه زودتر حالش خوب مي شه
خاله زینب
18 دی 91 0:57
خاله منم عاشد توام ایشالله ک ب زودی زود مامانت خوب شه عزیزم
زهرا مامان امير علي (شيرين گندمگ )
18 دی 91 10:48
سلام منم عاشد اين فسقلي هستم .
مامان آرتین (الهه)
19 دی 91 15:35
عجب شیرین زبونی شدی هااااااا ایشالا خدا مامانت رو شفا بده زهره جون. درکت میکنم و همیشه واست دعای آرامش میخونم
مامان خورشيد
20 دی 91 8:01
اي واي. آرزو مي كنم زودتر اين بيماري از بدنش بيرون بره و آرامش بگيره. خيلي ناراحت شدم. اگه كمكي از دستمون برمياد حتما بگين.

ممنون از همدردیتون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد