الوعده وفا
با کلی عکس قشنگ اومدم.
آریان 92 :
و اینم آریان91
دقیقا یکسال قبل در همین قسمت خونه :
الهی مامان دورت بگرده.چقدر تپل بودی.گوشتالوی مامان.
آریان میگه: جوجوهام آب شد.
با هم بریم ادامه مطلب.بفرمایید
آریان تو حیاط خونمون حدود یه ماه پیش.الان دیگه گل نداره
پسری بعد حموم
آریان بعد قرار دادن نوشته هرکدوم از عکسها زیرشون داره خستگی در می کنه:
توی پارک تو قطار:
آریان خیلی ساعت دوست داره.روزی صدبار ازم میپرسه ساعت چنده؟
هروقت میگم: آریان ساعت چنده؟ میگه: ده ربع به یک
اینم مال چهارشنبه 15 خرداد که با هم رفتیم بیرون و آریان اصلا اجازه عکس گرفتن صادر نمیکرد.
وقتی بابایی داشت سنگ ها رو ردیف میکرد تا روش سیخ کباب بذاره آریان یه سنگ بزرگ رو برداشت و محکم پرت کرد که به دست بابایی خورد ولی به خیر گذشت.
اینم عکس سفره ای که برا روضه م انداخته بودم.:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی