اینا رو ولش کن
* آریان و باباش سخت غرق در بازی های مخصوص خودشون که معمولا تو این بازی ها بابایی کلی از اریان کتک میخوره و پسرک به شدت تخلیه انرزی می کنه بودن.
بابایی به آریان گفت: خیلی دوست دارم میدونی؟؟؟
آریان گفت: ای حرفا رو ولش کن بیا بازی ...
* هروقت میون پدر و پسر دعوا میشه و اریان گریه می کنه: میگفتم:امید ولش کن.باهاش کل کل نکن دهن بچه رو باز نکن.
یه شب بعد جنجال شون آریان داشت گریه می کرد.گفتم: چی شده؟
آریان گفت: باز بابایی دهن منو باز کرد!!!!!
*تا من حالت چهاردست و پا میشم مثلا موقعی که دارم پا میشم آریان پشتم سوار میشه و میگه: اسب من برو.
امروز بابایی از خواب بیدار شده بود داشت از تخت میومد پایین ،آریان رفت پشتش و گفت برو.بابایی به شوخی گفت: من که نمی تونم.مامانی اسب توئه.من اسبتم یا مامان؟؟؟
اریان هم گفت: مامان اسب منه و شما هم horse ی.
این بابایی:
این من: