آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

آریان جون

جمعه سراسر انرژی

1392/2/13 23:08
نویسنده : مامان آریان
340 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح حدود ساعت ده بابایی منو آریان رو رسوند پارک.آریان کلی بازی کرد.یهو دیدم آریان به یجا خیره شده و هرچی صداش می کنم جواب نمیده.رد نگاهشو دنبال کردم دیدم محو تماشای یه بچه ست که داره بستنی می خوره.از اونجا پیاده رفتیم تا به سوپری برسیم و بستنی بخریم که نزدیکیای یه پارک دیگه بود و بستنی شو تو یه پارک دیگه خورد.البته نصفش رو بقیه ش رو انداخت.بس که برای بازی کردن عجله داشت.کلی هم اونجا بازی کرد.بعد پیاده راه افتادیم تو یه مسیری که کلی فواره و  آب داره 

تا به جایی که همیشه تاکسی می گیریم رسیدیم.آریان گفت: تاکسی نگیریم. گفتم: پیاده بریم؟؟؟

گفت: آره خسته شدی؟                گفتم: شما خسته نشدی؟؟ 

گفت: من سوال پرسیدم!!!!! تعجب     منم شرمنده گفتم: نه من خسته نشدم.

خلاصه کلی راه پیاده روی کردیم و عزیزم همچنان شیطونی بازی کرد.

وقتی اومدیم خونه بعد ناهار هم همچنان در حال ورجه وورجه بود که بهش گفتم بیا بریم تو حیاط ماشین بشوریم.

رفتیم تو حیاط کلی آب بازی کرد و تمام هیکل منو خودش رو خیس کرد.حیف که ازش عکس نگرفتم.با کلی گریه بردمش حموم یه ساعتی هم تو حموم بازی کرد.

غروب بابایی ما رو برد بیرون به آریان گفت: شام چی میخوریم؟آریانم گفت: کباب. رفتیم شام خوردیم.داشتم به بابایی می گفتم : آریان خیلی خسته است.فوری گفت: من خسته نیستم.

خلاصه بعد شام تو ماشین کمتر از ده دقیقه ساعت یک ربع به نه خوابید.

اینم صورت معصوم عشق کوچولوی شیطون من بعد از یه روز پر از تحرک:

خوب بخوابی نازنینمماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

پرهام ومامانش
13 اردیبهشت 92 23:02
سجاد
13 اردیبهشت 92 23:11
ماشالله ماشالله واسه خودش مردی شده آقا آریان
مامان آیلا
14 اردیبهشت 92 9:04
خدا قوت
نوشين مامان آريا
14 اردیبهشت 92 11:39
ماشااله به اين بچه ها خسته ميشن ولي تا توان آخر مي خوان بازي كنن عزيزم صورت نازتو بوس
مامان امیرعلی
14 اردیبهشت 92 22:40
عزیزم توی خواب چه معصوم ونازشده
مامان بهار
15 اردیبهشت 92 0:37
جان چه عکساش ناز شده!!! همیشه به گشت و گذار، یا به قولی به دَدَر!!! خیار و آبنبات و بستنی و کباب و ... بعدش هم خواب چه رویای شیرینی!!!
منا مامان امیرسام
15 اردیبهشت 92 2:16
خدایی بعضی روزها انگار مواد انرژی زا میخورند بجای غذا زنده باشن. زهره جون خودت از حال نرفتی از این پارک به اون پارک
بهار(مامانی شهراد)
15 اردیبهشت 92 13:15
قربون شیرین زبونیاشچه خواب نازی آدمو مست میکنه
مرجان مامان اران
16 اردیبهشت 92 0:34
ایشالا همیشه شاد باشید عزیزممممم قربونت برم با این انرژیتتت
مامان خورشيد
16 اردیبهشت 92 8:39
يعني بمب انرژي كه مي گن همينه ها. دلم براش تنگ شده بود حسابي.
ساره
16 اردیبهشت 92 12:39
سلام ما هم اکنون به یاری سبز شما برای نام گذاری فرزندمان نیازمندیم
مامان آرشیدا کوچولو
16 اردیبهشت 92 17:08
خب حالا شدی یه مامان با حوصله قوبون صورت ماهت که اینقدر خوجل نشستی مامان زهره عسک بگیره خاله جون
مامان بردیا
16 اردیبهشت 92 18:37
ماشالا به اینهمه انرژی این فسقلی ها.
مامان آریام
19 اردیبهشت 92 8:28
امان از دست این ورووجکها آریان جون خیلی انرژی داری به خدا خاله ایشاالله همیشه همین قدر پرانرژی و شاد باشی
امير علي
19 اردیبهشت 92 14:39
قربون خوابيدنش
مامان مهدیس و ملیسا
22 اردیبهشت 92 21:54
سمان مامان آرشیدا
23 اردیبهشت 92 0:37
وای خدا چه روزی داشتین. حسابی بهش خوش گذشته ها. خوشم میاد این بچه ها کم نمیارن و برای گشت و گذار و پارک و شیطونی همیشه پایه ان. وقتی میخوابن چقدر معصوم و دوست داشتنی هستند. البته تو بیداری هم همینطورن ولی گاهی که اذیت میکنن .......
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد