آریانآریان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

آریان جون

مهمونی دیشب

1392/2/17 8:50
نویسنده : مامان آریان
325 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب شام مهمون داشتیم.عمو ابوالفضل و عمو حسین(پسردایی های بابا امید) با دخترای نازشون.تارا  و خواهر خوشکلش دریاجونم که اولین بار بود اومد خونمون و حسنی جونم.

آریان یه مدتی خیلی روابطش با بچه ها بهتر شده بود اما دیشب دوباره شروع کرد به اذیت کردنشون و چند بار حسنی رو زد.یه مدتی بود که دیگه اصلا نمیزد ولی باز شروع کرده .

البته دیروز از صبح ساعت 8 که بیدار شد بعدازظهر هم نخوابیده بود و تمام بعدازظهر داشت تو حیاط آب بازی میکرد.بعدشم حموم و خیلی خسته بود.شاید بیشتر برا خستگیش بود که بهانه می گرفت و اذیت میکرد.

 

* دیشب تو اتاقمون خیلی پشه بود و آریان هی بیدار میشد و گریه میکرد و میگفت: مگس میره تو گوشم.

*گل مامانی وقتی داشت می خوابید بهم گفت: مامانی به بابایی بگو منو ببره جنگل کباب درست کنم.گفتم: باشه.گفت: یادت نره ها.

*پسرکم به من میگه: مامانی یه خواهر میخری برام؟؟؟؟؟؟؟تعجبتعجبسوالسوالمثه خاله سمیه داره.

و من در جوابش: با این همه بلایی که تو سرم آوردی اگه سرم بره دیگه بچه نمیخرم.نیشخند

*به آریان گفتم برام یه وسیله یا به قول خودش وساله بیاره.گفت: من اعصاب ندارم.خسته م نمیتونم.

*هر وقت براش بستنی میخرم میگه: هوا گرم شد بستنی خریدی؟

بستنی هم در زبان آریانی بر سه قسم می باشد: 1.قاشق داره (لیوانی)   2.لیس میزنن (قیفی)   3.عروسکی

* بعد انجام خرابکاریهاش میگه: از دست آریانخوشمزه

*میگه من پیشیم.ملوسم بیا با من بازی کن.وقتی بوسش کردم میگه: پیشی کثیفه بوسش نمی کنن که.آخ

 

آشپزخونه م بازاره شامه و فکر کنم تا ظهر باید ظرف بشورم.

الانم آریان خوابیده و من نمیتونم هیچکاری برسم.مبادا سرو صدا خواب و آرامش عشق کوچولوم رو بریزه به هم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

مامان آیلا
17 اردیبهشت 92 10:06
ای شکمو حالا کباب پز حرفه ای شدی نوش جونت خاله . امان آز دست شیرین زبونی شما آقا کوچولو
رضوان مامان رادین
17 اردیبهشت 92 11:10
ای جانم عزیزم...ماشا... خدا حفظش کنه
خاله زینب
17 اردیبهشت 92 11:37
خب یه خواهر براش بخر دیهههههههههههه چی میشه مگه هوم؟؟؟
مامان آرشیدا کوچولو
17 اردیبهشت 92 15:42
خواهر اینم یه بهونه شده برا کار نکردن ما خوب برا عشقم یه خواهر بخر دیگه
مامان آرشیدا کوچولو
17 اردیبهشت 92 15:43
رمز 11223344
فهیمه مامان سینا
17 اردیبهشت 92 16:31
خب حالا واسش یه خواهر بخر دیگه ؟؟چرا نمیخری ها؟؟!!
مامان حسام كوچولو
17 اردیبهشت 92 18:55
انا لله و انا اليه راجعون سلام پسرم عزادار پدر بزرگش شده. لطفا به ما سر بزنيد و داغ اين غم رو با حضورتون برامون كم رنگ تر كنيد. کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام
ღ منا مامان امیرسام ღ
18 اردیبهشت 92 1:57
خوب زهره جون اریان دلش خواهر میخواد دیگه
مامان امیرعلی
18 اردیبهشت 92 21:46
خاله قربونت بره که اینقدرجیگروشیرین زبونیواااااااااااای زهره جونی نری آجی بخریا


خیالت جمع عزیزم.عمراااااااا
مامان آریام
19 اردیبهشت 92 8:31
مامانی یه خواهر از خدا بخر دیگه ببین این فسقلی چقدر شیرین زبونه
امير علي
19 اردیبهشت 92 14:39
سلام زهره جون براش يه خواهر بخر ديگه بذار مشغول بشه عسل من
بابای امیر
19 اردیبهشت 92 21:58
با سلام و احترام ماشالله آریان جون آقا شده و بعضی وقتا هم به بزرگترهاش چیز یاد میده و خرابکاری هاشم به اوج رسیده خوشحال می شم سری به ما بزنید همواره پایدار باشید
فهیمه مامان سینا
21 اردیبهشت 92 10:09
نوشين مامان آريا
21 اردیبهشت 92 11:13
زهره جون يه اسفند براي عزيز دل ما دود كن با اين زبون شيرينش چشم نخوره . خيلي بانمك حرف مي زني عزيزم. زهره جون ميگن براي بچه دوم همون انرژي كه براي بچه اول ميذاري صرف ميشه نه بيشتر . خدا رو چه ديدي آريان جون شايد صاحب يه خواهر كوچولو شدي


اخه تو قوم شوهر من کلا دختر خیلی کمه و منم اصلا دوست ندارم دو تا پسر داشته باشم.پس این ریسک رو نمی کنم اصلا ابدا.
مامان بردیا
21 اردیبهشت 92 23:44
مامانی یه خواهر بخر دیگهبردیا هم میگه من چشممو میبندم خواهرم آماده باشه
مسیحا
22 اردیبهشت 92 17:41
چه با حال خب برو بازار یه خواهر براش بخر دیگه راستی آپم
مامان مهدیس و ملیسا
22 اردیبهشت 92 21:52
ای جووووووووووووووووووونم الهی خاله فداش بشه بوووووووووووووووووس
مامان طاها
23 اردیبهشت 92 14:12
قوربونش برم باشیرین زبونیاش
توهم مثل من قصد نی نی دار شدن نداری ایا



ابداااااااااا
مامان خورشيد
23 اردیبهشت 92 15:52
خسته نباشي. منم از اين پيشي كثيفا مي خوام كه ليسش بزنم. شايد چون دختر بودن و مدل بازيهاشون باهم فرق داره به تفاهم نمي رسيدن و الانم خيلي زوده كه بخواي نتيجه بگيري با دوستاش كنار مياد يا نه. مثلا خورشيد همسن آريان بود اصلن وسايلشو به كسي نمي داد ولي الان اصلن با اين موضوع مشكلي نداره.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریان جون می باشد